گیسوی گل پسر...پرررررررر
دیروز،دل از گیسوان زیبای طلاگونه ات بریدم و آنها را به تیغ سپرد.
اول با ماشین،کوتاهشان کردیم وبعد،آرام آرام تراشیدمشان
وهمان لحظه تورا جوانی تصورکردم با رزم جامه ای که برای دفاع از حرمین، پیشگام است... آری عزیزکم.شیره جانم را به کامت میریزم بامید روزی که مدافع اسلام شوی
وپس ازآن،چون حاجیان دیار عشق شدی نازنینم
وچه زیبا خواهد شد قامت رعنایت در رزم جامه و لباس احرام
علی اکبر زیبای من...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی