علی آقاعلی آقا، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره
آبجی عفیفهآبجی عفیفه، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
شریفه بانوشریفه بانو، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه سن داره

بزرگ مرد کوچک، علی من

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات پسر کوچولوش جاودانه بشه

روزای تابستون

1399/5/17 5:27
نویسنده : مامان علی
301 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسر گل خودم ، مرد کوچولوی خونه .

پسرم

روز به روز فهمیده تر میشی و شیرین زبون تر

همچنان بعضی کلمات رو اشتباه تلفظ میکنی که یکی از اونا آشپزخونه است .

یکی از حروفی که همچنان اشتباه میگی ، «ر» و «ل» هست . یه شب خونه دوستمون بودیم آبجی جون به دوست بابایی گفت : علی به «ر» میگه «ل». عمو گفتن : نه ، ببین بلده . علی جون بگو لامپ؟ شماهم گفتی لامپ . بعد برگشتی به عمو میگی : ل رو بلدم بگم ، ل (منظورت ر بود) رو بلد نیستم.،😅😅😅😅

همیشه هم گرسنته و دلت میخواد چیزی بخوری . و این برام شده یه معظل. چون گاهی واقعا نمیدونم چی بهت بدم بخوری. اگر سیب یا خیار داشته باشیم، مشکلی نیست خودت از خودت پذیرایی میکنی . تازگی بستنی هم یاد گرفتی خودت برمیداری میریزی توی پیاله .

مشکل وقتیه که هندونه خربزه باشه که یکسره باید معطلت باشم و قاچ کنم.

نوش جونت عزیزم ، بخور گوشت تنت بشه.

تابستون با عمو صالح دوست بالایی میری مسجد طرح صالحین ، ماسکتم تا آخر برنمیداری 😷

خداروشکر روابط اجتماعیت خیلی بهتر شده .

رابطه ات با آبجی جون و خواهر جون هم خیلی خوبه و واقعا دوسشون داری.

نسبت به قبل ، کمتر لباس سپاهیاتو توی خونه میپوشی که این خودش خیلی مهمه . چون تونستی عادتی رو ترک کنی که شدیدا وابسته اش بودی.

هنوزم بازی مورد علاقه ان ، جنگ بازی و همبازی همپات ، محمد علی .

هر موقع از خواهر جون عکس میگیرم ، کنارش .

این لباساتو اینقدر پوشیدی ، کلا رنگ براش نمونده،😅😅😅،

آب بازی توی دیگ ، بعدش تمام تنت آفتاب سوخته شد.

یه دورهمی دوستانه

اینم گل پسرم در حال نون خوردن. یکی از خوراکی های مورد علاقه ان ، نون سنگک گرم خالی

اینجا هم ساندویچ بهت دادم. ، در حال آب بازی توی رودخونه بودی که سرخوردی ساندویچت افتاد توی آب . شما هم که یه چیز ارزشمند رو از دست داده بودی ، کلی ناراحت و گریون ، از آب آوردمت بیرون ، لباستو عوض کردم و بهت نون دادم چون چیزی برای ساندویچ کردن نمونده بود،😋😋😋

اینجا غار نیست ، صخره هم نیست .وسط تنه یه چنار خیلی بزرگه.

اینم چنار

ایشون پسر خوشتیپ من ، بعد از اصلاح .

که این تیپ فقط دو دقیقه باقی موند چون تا خونه عزیزجونی نرسیده ، موهاتو خراب کردی.

بازم عکس با ماهگرد خواهرجون،😅😅😅

سوفله ماکارونی ، غذای مورد علاقه علی آقا.

آقای عاشوری خونه مون دعوت بودن ، شما و آبجی جون هم دستور فرمودین که سوفله بپزم

اینم جشن غدیریه آبجی جون و دوستاش .

امیدوارم همیشه لبت خندون و دلت پر از ولایت امیرالمومنین علیه السلام باشه و عاقبت بخیر بشی عزیزدلم.

دوست دارم .

تا مطلب بعدی ... خدا پشت و پناهت.

پسندها (2)

نظرات (0)