آخرین مهمانی در ماه خدا
سلام گل پسری
امشب افطاری دعوت بودیم.
بعداز اتمام مراسم،رفتیم شهر بازی.
اونجا با اینکه کلی اسباب بازی مختلف و رنگارنگ،از جمله ماشین شارژی،بود ،اما شما یه ماشین قرمز ساده بود که فقط باهمون بازی کردی و آخرشم با گریه اومدی بیرون.
منم توی راه کلی قصه برات گفتم تا فراموش کردی
ان شاالله بزرگ بشی،عاقل بشی ،دیگه گریه نکنی.
دوستت دارم عسلکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی