علی بهانه گیرشده

سلام گل پسرم

این  روزا حسابی بهانه گیری میکنی،درواقع از وقتی از شیر گرفتمت، خیلی نق میزنی که گمونم بخاطر دندون در آوردنته.

اما در کل پسر خوب و آرومی هستی.اما هنوز عادت نکردی شبا تا صبح بیدار نشی،بخاطر همینم فعلا پیش خودم میخوابی و آبجی همیشه میگه کی داداشی میاد تو اتاق پیش من میخوابه.امیدوارم زودتر عادت کنی به خوابیدن شب تا بتونم جدات کنم.

​​​​​​به شبکه پویا خیلی علاقه داری.بهتره بگم وابسته شده بودی.از شیر که گرفتمت خیلی تغییر کردی یکیش همین وابسته شدنت به تلویزیون دیدن.طوری که به محض بیدار شدن روشن میکردی تا موقع خواب شب.از بیرونم که میومدیم اول تلویزیون روشن میکردی.اما الان یک هفته میشه که داری بهتر میشی.

بساط نقاشی کردنت با آبجی همیشه پهنه.خیلی خوب خط میکشی،دایره،خطوط زیگزاگی.گاهی هم آبجی برات میکشه شما رنگ میزنی.

حرف زدنت هم بهتر شده و گاهی جمله میسازی اما شکسته شکسته.اما همچنان پانتومیم خیلی قوی ای داری

چندروزی هم میشه یادگرفتی قهر کنی. یه گوشه میشینی،زانوهاتو بغل میکنی،سرتو.میذاری روی زانوهات.یا روبه کمد یا دیوار میشینی صورتت رو میچسبونی به دیوار. اون لحظه من دلم میخواد درسته قورتت بدم بس خوشمزه میشی.

غذاخوردنت هم خوبه شکرخدا.همه چی رومیخوری.

یه سرگرمی خوبی هم که داری خاک بازی باآبجی توی باغچه است.

خلاصه اینکه خیلی بامزه و شیرین زبونی

سر فرصت،کلمات عجیب غریبی که میسازی و.میگی رو برات مینویسم.