علی آقاعلی آقا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
آبجی عفیفهآبجی عفیفه، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
شریفه بانوشریفه بانو، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک، علی من

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات پسر کوچولوش جاودانه بشه

این مدت...

1395/10/26 0:22
نویسنده : مامان علی
180 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مرد کوچولوی من

اینقد. مشغله هام زیاده که مدت زیادیه نتونستم به خونه مجازی مون سر بزنم.

بعد از بازگشت از سفر زیبای اربعین،دلتنگی شدید من برای امام مهربونم، من و شما دوتا فرشته رو تا مشهد کشوند.یه سفر عالی بعد از زیارت اربعین.

بعد از اون هم آماده شدن من برای امتحانات پایان ترم و سختی درس ها،وبدتر از همه عقب موندن من از درس ها بخاطر سفرها، فرصتی نذاشت که برات از این سفرهای ناب و اتفاقاتش بنویسم.الان هم بعداز سه ساعت یکسره منطق خوندن،برای رفع خستگی اومدم چندکلمه بنویسم.

از سفر اربعین که باید سر فرصت بنویسم.فقط همینقدر بگم که هر قدمش یه معجزه بود.هر نفسش یه معجزه.اصل رفتن ما مثل معجزه بود.به همه توصیه میکنم حتما یکبار هم شده این زیارت رو برن.

اما سفر مشهد هم برامون پراز خیرات بود که مهم ترینش بعد زیارت، صله رحم بود با فامیل و دوستان.

اما از خودت بگم:

در آستانه دوازده ماهگی هستی.حسابی شوخ و بلا و غیر قابل کنترل.

شش و نیم ماهگی یاد گرفتی بدون کمک بشینی.بعد هم کم کم دست به دیوار و مبل راه رفتی.کلمات ماما و بابا رو از همون موقع ها شروع کردی. چهار دست و پا رفتن رو هم به موقع و خیلی خوب اجرا کردی. بعدهم دست دستی،موش کردن.الان هم تازگی هرچیز داغی که ببینی لباتو غنچه میکنی و.میگی اووووووف.تلفن رو دم.گوشت میگیری و میگی او.به آیفون علاقه عجیبی داری.اشتهاتم خداروشکر خوبه و هیچ خوراکی از دستت درامان نمیمونه.شدیدا آبجی عفیفه رو دوست داری و صبح بیدار شی خواب باشه تا بیدار شه کلا اخمو و بی حوصله ای.بیدار که میشه کلا تغییر موضع میدی.بی نهایت کنجکاوی و به همه چیز دست میزنی.بریدن انگشت دست،شکستن پیاله و نمکدون، خوردن نفت،سوزوندن پا نتیجه همین کنجکاویهات بودن.شدیدا بابایی تشریف داری و همیشه باباجون از دستت فرار میکنن.موهاتم حسابی بلند شده.میری پشت پرده یا پشت در سرک میکشی و منتظر میمونی یکی بگه دکی و غش غش بخندی.تازگی حموم کردن رو دوست نداری و توی وان نمیشینی که راحت بتونم بشورمت.

و از همه مهم تر اینکه اول مروارید قشنگت،دهم دی ماه توی دهنت خودنمایی کرد.دومیشم چهار روز بعد و الان شما دندون خرگوشی ناز مامانی فدات شم...

خلاصه شدی یه پسر کنجکاو و غیر قابل کنترل،که گاها واقعا نمیدونم چیکارت کنم.

همیشه سالم باشی هم نفس من...

دوست داریم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)