تولد خودمونی
سلام پسر قشنگم.
روز تولدت، رفتیم مشهد . ساعت حدود دو و نیم رسیدیم.رفتیم خونه اقاجون ناهار خوردیم. بابا گفتن یه استراحتی بکنم بریم حرم. ماهم رفتیم خونه دایی جون ، شماها کلی بازی کردین. بعدش رفتیم حرم، نماز جماعت خوندیم . از اونجا هم رفتیم راه آهن برای شما و ابجی جون کفش خریدیم. توی راه که میرفتیم سمت خونه پدرجون، بابایی یه کیک خریدن و رفتیم خونه پدرجون. عزیز جون اینا هم که دیدن تولده، زنگ زدن عمه ها اومدن و یه دورهمی کوچیک گرفتیم.
عکسات بار گزاری نمیشن. مطلب جداگانه عکس میذارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی