کلاغه میگه...
مشغول بازی با علی.
من: کلاغه میگه...
علی: قار قار
من: مامانش میگه
علی: مامانش نه، باباش
من: خب، باباش میگه
علی: برو مسجد امام حسین نماز بخون
خنده من و علی....
من: مامانش میگه
علی: هیچی نمیگه
و باز هم خنده من و علی که خونه رو پر کرده...
فدای شیرین زبونیات
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی