علی آقاعلی آقا، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره
آبجی عفیفهآبجی عفیفه، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
شریفه بانوشریفه بانو، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه سن داره

بزرگ مرد کوچک، علی من

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات پسر کوچولوش جاودانه بشه

شیرخوارگان حسینی و شیرخواره ی من

سلام علیِ من امروز،اول محرم،واولین جمعه ماه،مصادف با مراسم شیرخوارگان بود. حال منم تعریف چندانی نداشت فقط همینقدر بگم،قلبم داشت کم میاورد...               امان از دل رباب...     ...
31 شهريور 1396

اسباب کشی

سلام گل پسرم این روزا حسابی گرفتار بودیم.بعدازامتحانات،برگشتیم روداب و اسباب جمع کردیم.جریان انتقالیمون به لطف خدا و کرم امام رضا علیه السلام جور شد و مابه خراسان جنوبی منتقل شدیم والان حدود یک هفته میشه که توی خونه مستقر شدیم.یه خونه بسیار متفاوت باخونه قبلی،با حیاطی که بیشتر شبیه باغه وخداروشکر ازاین جهت شما و آبجی جون حسابی بهتون خوش میگذره ویکسره توی حیاط درحال بازی توی باغچه این. دیروز آخرین واکسنت رو هم زدیم.حسابی درد داری.اما با همین پای دردناک،لنگ لنگون راه میری. در همین حین،پنجمین دندونت که میشه اولین نیش،بالاسمت چپ جوونه زد.( دندونای قبلیت 27فروردین اولین دندون بالای علی سمت راست خودش مبارکش باشه 7اردیبهشت پنج شنبه دومین...
31 مرداد 1396

آتلیه یکسالگی علی،سه ونیم سالگی عفیفه

سلام گل پسرم یکساله که شدی،با آبجی جون بردیمتون آتلیه. هرچند خیلی سخت بود عکس گرفتن از شما دوتا وروجک شیرین،اما خانم عکاس خیلی با حوصله از شما دوتا عکسای قشنگ ثبت کردن چندتا از عکساتونو برات میذارم یادگار بمونه                               خدا شما دوتا فرشته نازنینمو برای سربازی ولی امرش حفظ کنه و به ما کمک کنه بتونیم مهدوی تربیتتون کنیم                     ...
27 خرداد 1396

قدم قدم...با یه علم....

سلام گل پسرکم اومدم تا طبق قولی که دادم،خاطرات سفر اربعین رو برات بنویسم.یه سفر،یه معجزه،یه حادثه تکرار ناپذیر.... نمیخوام برات بگم کی راه افتادیم،کی رسیدیم،کی اومدیم و..... اوناها رو مشروح توی دفتر خاطرات،دقیق و مو به مو ثبت کردم. میخوام از خودت بگم توی سفر. ازاینکه چقدر برام شیرین بود،حتی سختی هاش.... اما... شب اول که رسیدیم نجف،همگی خسته،خونه دوستمون استراحت کردیم.صبح روز بعد اولین زیارت...خیلی برام دلچسب بود که با دوتا نوگل قشنگم میرفتم زیارت.خیلی شیرین بود.هرچند زیارت هام در حد یه سلام از راه دور بود و یه امین الله... و تمام... اما خیلی خیلی خوب بود. یادم نمیره که شما همونجا تب کردی.روز اول.ومن مجبور...
20 خرداد 1396

چندعکس،چندخاطره

سلام گل پسرم این روزا،هرچی به عقب برمیگردم پر از خاطرات ثبت نشده است.امیدوارم بتونم برات بنویسم. دیشب چندتا عکس ازت پیداکردم که نمیدونم دقیقا چندماهت بوده اما واقعا زمان زود گذشته. برات میذارم برای یادگار       آخه این چه جور ماست خوردنه         آقای متعجب         ای جونممممممم                 اینم مراسم شیرخوارگان         و..... یه شکلات خوشششششششششمزززززززه دوستت دارم تا بعد که ان شاءالل...
16 خرداد 1396

این مدت...

سلام مرد کوچولوی من اینقد. مشغله هام زیاده که مدت زیادیه نتونستم به خونه مجازی مون سر بزنم. بعد از بازگشت از سفر زیبای اربعین،دلتنگی شدید من برای امام مهربونم، من و شما دوتا فرشته رو تا مشهد کشوند.یه سفر عالی بعد از زیارت اربعین. بعد از اون هم آماده شدن من برای امتحانات پایان ترم و سختی درس ها،وبدتر از همه عقب موندن من از درس ها بخاطر سفرها، فرصتی نذاشت که برات از این سفرهای ناب و اتفاقاتش بنویسم.الان هم بعداز سه ساعت یکسره منطق خوندن،برای رفع خستگی اومدم چندکلمه بنویسم. از سفر اربعین که باید سر فرصت بنویسم.فقط همینقدر بگم که هر قدمش یه معجزه بود.هر نفسش یه معجزه.اصل رفتن ما مثل معجزه بود.به همه توصیه میکنم حت...
26 دی 1395